اگرفرصتی باقی بود.....
ساعت هاو دقیقه ها و ثانیه ها را....به عقب میکشیدیم
انگاه تنها...
من میماندم وتو....تو میماندی و من...ویک دنیا احساس....
میدانم فراموش کردن خاطرات برای هردویمان ممکن نیست!!!
و میدانم درد ما همین خاطرات فراموش نشدنی است...
با چشمان بارانی ات به من زل نزن!!!......
باور کن دیگر گریه هم در توانم نیست....!!
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12