دو تا رفیق بودن همیشه با هم میرفتن میخونه شراب میخوردن،یکی میمیره اون یکی میره میخونه به ساقی میگه دوتا بریز ساقی میگه چرا دو تا میگه
یکی واسه خودم یکی به یاد رفیقم، یک سال بعد میره میخونه به ساقی میگه یکی بریز
ساقی میگه رفیقتو فراموش کردی؟ میگه نه خودم توبه کردم اینو میخورم به یاد رفیقم.
تقدیم به با معرفتا!!
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8