هیچكس از حال ما پرسید؟
نه.
هیچكس اندوه ما را دید؟
نه.
هیچكس اشكی برای ما نریخت
هركه با ما بود از ما میگریخت
چند روزی هست حالم دید نیست!
حال من از این و آن پرسید نیست
گاه بر روی زمین زل میزنم
گاه بر حافظ تفأل میزنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت
یك غزل آمد كه حالم را گرفت
.
.
مازیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9