عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



♥بــِسْم ِاللهِ الرَّحْمن ِالرَّحيمْ♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ* ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

تبادل لینک 






آمار مطالب

:: کل مطالب : 881
:: کل نظرات : 84

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 11
:: باردید دیروز : 5
:: بازدید هفته : 36
:: بازدید ماه : 2591
:: بازدید سال : 8211
:: بازدید کلی : 95586

RSS

Powered By
loxblog.Com

اگر كسی..
پنج شنبه 18 فروردين 1390 ساعت 7:49 | بازدید : 579 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

اگر كسی مرا خواست،

بگویید رفته باران‌ها را


 

تماشا كند..بگویید برای دیدن توفان‌ها.. ....

 

اگر اصرار كرد ،

 


 

رفته است

 

و اگر باز هم سماجت كرد،

بگویید رفته است تا دیگر

باز نگردد

 

 


|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
هیچ كس اندوه ما را ندید..
پنج شنبه 18 فروردين 1390 ساعت 7:45 | بازدید : 466 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

هیچكس از حال ما پرسید؟

نه.

هیچكس اندوه ما را دید؟

نه.

هیچكس اشكی برای ما نریخت

هركه با ما بود از ما میگریخت

چند روزی هست حالم دید نیست!

حال من از این و آن پرسید نیست

گاه بر روی زمین زل میزنم

گاه بر حافظ تفأل میزنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت

یك غزل آمد كه حالم را گرفت

.

.

مازیاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم


|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
I LOVE YOUUUUUU
پنج شنبه 18 فروردين 1390 ساعت 7:42 | بازدید : 667 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

وقتی كه میخواستم زندگی كنم،راه زندگی را بستند

وقتی كه میخواستم گریه كنم، گفتند كه كودكانه است

وقتی كه میخواستم عاشق شوم ، گفتند كه گناه است

وقتی كه میخواستم به راستی سخن بگویم..

گفتند كه دروغ است

وقتی كه میخواستم لب به ستایش گشایم..

گفتند كه خرافات است

حالا..

حالا..

حالا دیگر نمیدانم كه چكار كنم!!!

اگر بخواهم راز دل را بگویم،

كتاب ها میشود

اگر بخواهم آنچه در وجودم است به زبا نها بیاورم،

داستان ها میشود

اما..اما همه ی آنها را میتوان در2 كلمه خلاصه كرد:

"دوستت دارم"


 

 


|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
عشق و احساس
دو شنبه 15 فروردين 1390 ساعت 9:15 | بازدید : 463 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

در حضور خارها هم میشود یك یاس بود

در هیاهوی مترسكها پر از احساس بود

می شود حتی برای دیدن پروانه ها

شیشه های مات یك متروكه را الماس بود

دست در دست پرنده..بال در بال نسیم

ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود

كاش می شد حرفی از كاش میشد هم نبود

هرچه بود احساس بود وعشق بود و یاس بود


 


|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
عکس های عاشقانه
دو شنبه 15 فروردين 1390 ساعت 7:41 | بازدید : 593 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

عکس های عاشقانه (5)


|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
:: ادامه مطلب ...
كاشكه یه روز باهم دیگه..
دو شنبه 15 فروردين 1390 ساعت 7:32 | بازدید : 472 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

 

                              كاشكه یه روز باهم دیگه سوار قایق میشدیم

دور از نگاه آدما هر دومون عاشق میشدیم

كاش آسمون با وسعتش تو دستامون جا میگرفت

گلای سرخ دلامون كاش بوی دریا میگرفت

كاشكه یه ماهی قشنگ برای ما فال میگرفت

برامون از فرشته ها امانتی بال میگرفت


 


|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
مدیون
پنج شنبه 11 فروردين 1390 ساعت 11:23 | بازدید : 592 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

دختر با نا امیدی و عصبانیت به پسر که روبرویش ایستاده بود نگاه می کرد کاملا از او نا امید شده بود از کسی که انقدر دوستش داشت و فکر می کرد که او هم دوستش دارد ولی دقیقا موقعی که دختر به او نیاز داشت دختر را تنها گذاشت از بعد از پیوند کلیه در تمام مدتی که در بیمارستان بستری بود همه به عیادتش امده بودن غیر از پسر چشمهایش همیشه به دری بود که همه از ان وارد می شدند غیر از کسی که او منتظرش بود حتی بعد از مرخص شدن از بیمارستان به خودش گفته بود که شاید پسر دلیل قانع کننده ای داشته باشد ولی در برابر تمام پرسشهایش یا سکوت بود یا جوابهای بی سر و ته که خود پسر هم به احمقانه بودنش انها اعتراف داشت تحمل دختر تمام شده بود به پسر گفت که دیگر نمی خواهد او را ببیند به او گفت که از زندگی اش خارج شود به نظر دختر پسر خاله اش که هر روز به عیادتش امده بود با دسته گلهای زیبا بیشتر از پسر لایق دوست داشتن بود دختر در حالت عصبی به پهلوی پسر ضربه ای زد زانوهای پسر لحظه ای سست شد و رنگش پرید چشمهایش مثل یخ بود ولی دختر متوجه نشد چون دیگر رفته بود و پسر را برای همیشه ترک کرده بود

دختر با خود فکر می کرد که چه دنیای عجیبی است در این دنیا که ادمهایی مثل ان غریبه پیدا می شوند که کلیه اش را مجانی اهدا می کند بدون اینکه حتی یک تومان پول بگیرد و حتی قبول نکرده بود که دختر برای تشکر به پیشش برود و یا پسر خا له اش با ان همه احساس و ابراز محبت و انوقت او عاشق بی احساس ترین ادم دنیا شده بود در همین حال پسر از شدت ضعف روی زمین نشسته بود و خونهایی را که از پهلویش می امد پاک می کرد و پسر همچنان سر قولی که به خودش داده بود پا بر جا بود او نمی خواست دختر تمام عمر خود را مدیون او بماند

 


|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تویی آخرین نگاهم
پنج شنبه 11 فروردين 1390 ساعت 11:16 | بازدید : 533 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

 


 

به لبت،به گیسوانت،به كمان ابروانت

به تشنگی لبانت،به سپیدی دهانت

به دوچشم سیاه رنگت

به نوای تار و چنگت

به كمان آب ونگت

"كه تو را ز جان پرستم"

به قطار كاروانها،به امید ساروانها

به عروس آسمان ها

به نشاط باغبان ها

"كه تو را ز جان پرستم"

به خدای كس ندیده،به قشنگی دو دیده

به سپیدی سپیده

به عقاب خوش پریده

"كه تو را ز جان پرستم"

به گل و گیاه و صحرا،به خروش موج دریا

به شكوه كوه الوند،به چمن به دشت و جلگه

به خدا اگر نبودم..به خدا اگر نباشم

تویی آخرین نگاهم

تویی آخرین بهار عمرم

                                            $ 


|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
با تو بودن
پنج شنبه 11 فروردين 1390 ساعت 11:12 | بازدید : 471 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

ای نفس های تو نبض هستی ام

شعر چشمان تو شور مستی ام

زندگی در چشمان پاك توست

راز گل در خنده ی غمناك توست

با تو بودن معنی پایندگیست

در نفس های تو عطر زندگیست

آه ای افسونگر رویای من

چشم های تو گل شبهای من

تو چراغ سبز خورشید منی

شور شادی نور امید منی

گرچه آغوش تو باغ آتش است

باتو بودن معنی آرامش است

 


 


|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
هیچكس مرا باور نداشت...
پنج شنبه 11 فروردين 1390 ساعت 10:47 | بازدید : 475 | نوشته ‌شده به دست غـــریــبــه | ( نظرات )

 

بودنم را هیچكس باور نداشت

 هیچكس كاری به كار من نداشت

 

بنویسید بعد مرگم روی سنگ

با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ

 

آن كه خوابیده در این گور سرد

 بودنش را هیچكس باور نكرد

 

هیچكس.....؟

هیچكس.....؟

هیچكس.....؟


 


|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16